Adaptive Parameterisation :Methods for employing flexible data structures for complex modelling practices in architectural design
پایان نامهAdaptive Parameterisation: Methods for employing flexible data structures for complex modelling practices in architectural design
پارامترسازی تطبیقی: روشهایی برای استفاده از ساختارهای داده انعطافپذیر برای شیوههای مدلسازی پیچیده در طراحی معماری
چکیده:
این پایان نامه به خصوصیات فضایی که ورودی ها و خروجی های مدل های پارامتریک را برای طراحی معماری و توسعه پروژه تعریف می کند؛ مربوط می باشد. از آنجایی که روشهای طراحی محاسباتی از نظر نظری و کاربردی برای هر دو شیوه آکادمیک و حرفهای در علوم ساختمان به تکامل میرسند، فرآیندهای مدلسازی، سیستمها و تنظیماتی که آنها به کار میگیرند به طور فزایندهای تخصصی و قدرتمند میشوند. گسترش ابزارهای تألیف و کتابخانه های برنامه نویسی، استقرار الگوریتم های محاسباتی را امکان پذیر می کند که از: تکنیک های مدل سازی مولد پیچیده به طور فزاینده ای پشتیبانی می کند. بهبود قابلیت های شبیه سازی؛ مدل هایی که از خواص مواد مطلع می شوند و در واقع ممکن است خود ماده را برنامه ریزی کنند. سیستم های طراحی مدل سازی شده در مقیاس های متعدد؛ بهبود تکنیک های تحلیلی و ارزیابی؛ و به طور مداوم فرآیندهای ساخت دیجیتال را پیش می برد. در یک پروژه معین، مجموعهای از این سیستمها یا نمایشهای گسسته و با هدف متغیر به عنوان شبکهای از مدلهای جزئی عمل میکنند. با افزایش پیچیدگی تعداد و تنوع توابع برای این مدلهای جزئی، آستانههای اطلاعاتی – یا فضاهای پارامتری – بین آنها به طور مشابه بیشتر میشوند و به طور اساسی برای طراحی، توسعه و تحویل پروژه کارآمد و قوی ضروری میشوند. این پایان نامه پارامترسازی تطبیقی را به عنوان یک روش مدل سازی – در چارچوب نظری و کاربردی – ارائه می دهد که بر فرمول بندی این فضای ویژگی برای پتانسیل آن برای بهبود عملکرد شبکه های مدل در علوم ساختمان تمرکز دارد. این رویکرد متکی بر توسعه و استقرار فضاهای پارامتری است که ساختارهای داده آنها به عنوان بسترهای قابل تغییر برای مدیریت و انتقال هوش طراحی افزایش یافته، ایجاد شده از طریق فعال سازی پویای سیستم های مدل سازی محاسباتی الگوریتمی کار می کنند. این پایان نامه توضیح می دهد که چگونه ساختارهای داده خاص ممکن است بهتر از ایجاد و اجرای محدودیت های دو جهته بین مدل های جزئی پشتیبانی کند، و عملکردهای کل نگر فزاینده ای را از مدل های جزئی مختلف و گسسته که لزوماً در تحقق پروژه های معماری به هم متصل هستند، برانگیزد. این ساختارهای دادهای را بررسی میکند که هم عمق و هم وسعت توصیفی را برای مدلهای پارامتری که اطلاعرسانی میکنند، بهبود میبخشد، و هدف هر مدل جزئی را بیشتر روشن میکند، در حالی که به مذاکره درباره ناهمگونی این اهداف در سراسر شبکه مدل کمک میکند.
دیدگاهتان را بنویسید